( -- قابل ویرایش )
تعداد صفحه : 48
همه پرسي يا رفراندوم در ايران مقدمه حق حاكميت ملت يا حق مردم در تعيين سرنوشتشان، بخشي از حقوق و آزاديهاي اساسي مردم مبتني بر حقوق طبيعي انسان ميباشد، چنين حقوقي ريشه در عميقترين لايههاي هويت و ويژگيهاي متمايز انسان دارد. اعمال اين حق بنيادين بشري تنها در رژيمهاي مردم سالار معنا پيدا ميكند. در اين راستا قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران در اصل پنجاه و ششم ضمن توجه به ضرورت حاكميت خداوند به حاكميت انسان بر سرنوشت خويش توجه داشته است: «حاكميت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او انسان را بر سرنوشت اجتماعي خويش حاكم ساخته است. هيچ كس نميتواند اين حق الهي را از انسان سلب كند يا در خدمت منافع فرد يا گروهي خاص قرار دهد. و ملت اين حق خدا داد را از طرقي كه در اصول بعد ميآيد اعمال ميكند.» بنابراين حاكميت تنها از آن خداست و از جانب خداوند تنها به مردم تفويض شده است نه به كس ديگري، قواي سه گانه و مقام رهبري كه اين حاكميت را اعمال ميكنند آن را از طريق «اتكاء به آراي عمومي» از مردم كسب كردهاند. با توجه دقيق به اصل 56 «همه پرسي يا رفراندم» جلب توجه مينمايد. همه پرسي يا رفراندم يكي از راههاي شناخته شده در نظامهاي مختلف حقوقي براي دريافت مستقيم آراي عمومي است كه در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران در اصول مختلفي به آن اشاره شده است. (اصول 1، 6، 59، 99، 110، 123، 132، 177). در اين مقال پس از تحليل مفهوم همه پرسي و بررسي ضرورت مراجعه به آن، به بررسي ساختار قانوني و سياسي همه پرسي ميپردازيم. بخش اول: بررسي زمينههاي موضوعي همهپرسي 1ـ مفهوم همهپرسي همه پرسي كه معادل [Referandom و فر Referendum] ميباشد و اعراب آن «استفتاء الامه» ميباشد، در فرهنگ لغت فارسي به معني مراجعه به آراء و افكار عمومي
مبلغ قابل پرداخت 10,000 تومان